خلوت نشین

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند...

خلوت نشین

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند...

سفر

در انتهای هر سفر در آینه دار و ندار خویش را مرور می کنم، این خاک تیره، این زمین، پاپوش پای خسته ام، این سقف کوتاه آسمان سرپوش چشم بسته ام...

اما خدای دل، در آخرین سفر در آینه به جز دو بی کران بی کران، به جز زمین و آسمان، چیزی نمانده است،

گمگشته ام، حکایت، ندیده ای مرا

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ق.ظ http://www.persian111.com/?rid=334670908

http://www.persian111.com/?rid=334670908
دوست عزیز سلام سیستم جدید افزایش بازدید کننده
از این فرصت استفاده کنید وروزانه هزاران نفر رابه وبلاگ خوددعوت کنید فقط باعضویت رایگان در سیستم زیر
http://www.persian111.com/?rid=334670908

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد