خلوت نشین

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند...

خلوت نشین

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند...

واژه های باران


نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

نظرات 1 + ارسال نظر
باران جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:35 ب.ظ

میگن بارون ادم رو اروم می کنه
خوش به حالت
من که دیگه
رنگ بارون رو هم نمی بینم
باز تو می تونی تنهاییت رو با بارون تقسیم کنی
........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد